Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-04-29@09:55:46 GMT

من این تصویر را دوست دارم!

تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۰۲۰۸۰

من این تصویر را دوست دارم!

من این تصویر را دوست می‌دارم. محمدجواد حسین نژاد در دومین بازی ملی باز هم به عنوان بازیکن ذخیره سبک بال و روی ابرها به میانه میدان می‌دود. این اولین بازی او با پیراهن سفید تیم ملی در ورزشگاهی است که بزرگترین چهره‌های تاریخ فوتبال ایران در آن قدم زده و درخشیده‌اند و اگر چند ماه پیش فقط قبل از شروع لیگ برتر امسال می‌گفتید او جلوتر از تعداد زیادی از بازیکنان نامدار در اولین مسابقه ایران در مسابقات مقدماتی  جام جهانی در زمین حضور پیدا خواهد کرد به شما می‌خندیدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما این خاصیت فوتبال است که مرزها را برمی‌دارد. بنابراین پس از اولین درخشش محمد جواد در دیدار ذوب آهن-سپاهان و نمایش خارق‌العاده‌اش در آن دیدار، او از یک بازیکن معمولی تیم جوانان بدل به یک ستاره نوظهور در فوتبال ایران شد. بازیکنی که پس از آن با اعتماد سرمربی سپاهان در تمام مسابقات حضور پیدا کرد و بعد از حضور در جمع بازیکنان تیم امید و تحمل یک ناکامی این بار به اردوی تیم ملی دعوت شد.

او و سه چهار بازیکن دیگر، جوان‌های تیمی هستند که همه با تجربه‌هایش از نخبه‌ها و تاپ‌های فوتبال ایران محسوب می‌شوند و همه آنها گران قیمت، موثر و پرخواهان‌اند. چهره‌هایی که خودشان هم مثل جواد فوتبالشان را شروع کردند.

طبیعی است که اگر به جز مهرداد محمدی، چندان با تسلط، دیگر چهره‌های سکونشین ایران را نشناسید اما آنها احتمالا به زودی خود را به ترکیب تیم ملی می‌رسانند.

مثلاً سردار آزمون، ستاره بازی امروز در بازی ایران و کره به عنوان بازیکن تعویضی به زمین آمد و بلافاصله بعد از ورود کاشته جواد نکونام را بدل به گل برتری ایران در جام ملت‌های آسیا کرد. اتفاقا آن مسابقه مربوط به همین فیفادی بود و ایران خودش را برای جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵ آماده می‌کرد. تورنمنتی که در آن شکست تلخی را تجربه کردیم اما بازیکنان جدیدی را در دامن خودمان دیدیم؛ سردار و مرتضی پورعلی گنجی. حتی رامین رضاییان روی نیمکت آن تیم بی تاب ورود به زمین بود. وحید امیری، وریا غفوری و چند اسم دیگر، بازیکنانی که فوتبال ایران برای دوره تازه‌اش به تک تک‌شان نیاز داشت.

نسل ۲۰۱۵ حالا آرام آرام به خط پایان نزدیک می‌شود. البته برای خیلی‌های‌شان خداحافظی هنوز خیلی دور است اما به هر حال اغلب آنها در مرز ۳۰ سالگی یا بیشترند و نسل جوان باید خودش را به آنها برساند. نسل جوان که امروز اغلب‌شان روی سکوی ورزشکاه آزادی بودند.

ستاره‌های نیمکت نشین ایران هرکدام سالها سابقه بازی در تیم ملی و باشگاه‌های‌شان را دارند به جز یک نفر.

در تصویری که از آنها داشتیم به جز مهرداد محمدی، بقیه‌شان هنوز چندان برای هواداران فوتبال آشنا نیستند اما سعید سحرخیزان، آریا یوسفی، علی قربانی و امین حزباوی به زودی در ترکیب اصلی تیم ملی جای خواهند گرفت و تیترهای درشت را به خود اختصاص خواهند داد. درست شبیه به همان کاری که ستاره‌های امروز تیم ملی انجام داده و آنقدر در این مسیر جدی بودند که سخت می‌شود در جای‌شان بازیکنان جدیدی را تصور کرد اما همیشه زمان قویتر و تعیین کننده‌تر است. بنابراین باید آرام یا حتی کمی شلاقی‌تر مسیرها برای نسل جوان باز کرد تا بیایند و کنار این با تجربه‌های خوش نقش بدرخشند. امروز جواد حسین نژاد که روی نیمکت تیم ملی کاملا متفاوت و تنها به نظر می‌رسید در دومین تجربه ملی کنار بزرگانی مثل امید ابراهیمی و سعید عزت اللهی کمربند میانی را محکم کرد. دو هافبکی که یکی‌شان خیلی دیر و یکی‌شان خیلی زود در تیم ملی حضور پیدا کردند و سرگذشت هرکدام‌شان می‌تواند برای جواد آینده ساز باشد.

درحالی که کریم انصاری‌فرد با تجربه با بیش از یک دهه تجربه حضور در تیم ملی آماده حضور  در زمین می‌شد، حسین نژاد نیز دیگر تعویضی ایران بود تا تصویری جالب توجه خلق بشود.

????گفتم که این عکس را دوست دارم! عکسی که انگار یک بازیکن جوان را در مسیر حرکت به سوی آینده نشان می‌دهد. بعد از جام ملتهای آسیا و برای جام جهانی ۲۰۲۶ تعداد امثال جواد حسین نژاد باید در تیم ملی بیشتر شود و فرصت بیشتری به آنها داده شود. آن وقت است که می‌توان امیدوار باشیم فوتبال ایران هرگز از بازیکنان خوب خالی نخواهد شد و نسلی پس از نسلی دیگر پرچم را بالا نگه خواهد داشت.

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: فوتبال ایران تیم ملی حسین نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۰۲۰۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • پیام رئیسی به مناسبت قهرمانی تیم ملی فوتسال در آسیا | اهتزاز پرچم پرافتخار ایران در تایلند موجب سرافرازی ایرانیان ورزش‏‌دوست شد
  • تعاملات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دوست راهبرد برد- برد است
  • خواستگاری مهران مدیری از نعیمه نظام دوست
  • تعاملات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دوست، راهبرد برد- برد است
  • برگزاری نشست‌های تخصصی برای تبادل تجربه بین شرکت‌های ایرانی و خارجی در نمایشگاه نفت
  • سرمربی پرسپولیس یک شهر ایران را دوست ندارد!
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • ◄ اولین قطار ترانزیت افغانستان به ترکیه در دام سوء مدیریت/ تکرار تجربه تلخ راه آهن شلمچه بصره
  • سکانس خنده‌دار از حرف زدن نعیمه نظام‌دوست به زبان روسی (فیلم)